شعر مشكه به لهجه ي ويستي!!!!

در حدود 30 سال پيش  و به عبارت ديگر قبل از ورود برق به ايران يا بهتر بگويم به روستا هاي ايران در روستاي عزيزمان ويست نيز همچون بسياري از نقاط كشور براي توليد كره و دوغ از مشكه هاي محلي كه از پوست گاو درست مي شدند استفاده مي شد و به گونه اي بود كه چند وقت يكبار زنان محل در يك خانه جمع مي شدند و مراسم مشكه زني را انجام مي دادند و در حين مشكه زدن نيز شعر هايي  زمزمه مي كردند متاسفانه اين رسم زيبا نيز با ورود صنعت به روستا همچون آداب و رسوم ديگر بر زير دست و پاي صنعت له و لورده گرديد!!!

شعر زير يكي از اشعاري است كه در مراسم مشكه زني خوانده مي شد بخوانيد مطمئناً خاطرات  بسياري زنده مي شود:

مشكه مي ز‍ِنُم به طاق ايوان

كِراشا ميدُم چون برج تِيران

* * *

مَشكه جونُم زودي باش

گِلِّه آمِده پُشت قاش

* * *

اين گِلّيِه هزار هزار

چرخ ميخوره دور بازار 

* * *

كسي نَبيد خِريدارِش

آقا حسين* جلودارش

* در اين جا هر خانواده اسم يكي از فرزندان خود را مي گفت.

از آنجايي كه ديگر مشكه اي در روستاي ويست پيدا نميشود دست ب دامام سايت هاي متفرقه شدم و اين عكس را پيدا كردم بايد ببخشيد كه اصل نيست.!!!

فيس بوك

نظرات شما عزیزان:

ویستی

ساعت12:59---23 بهمن 1395

امرو دل نوشته ای راکه هزاربار خاندوم وسیرهم نشدم توکانال ویست سیتی تلگرام دیدم واقعا آفرین به قلم توانای این نویسنده که چقدر زیبا ومقبول دل نوشته رانوشته انگار که آدم وقتی اینا می خوانه داره خاطرات قدیمی میان جلوچشماش ومیرن من دهه پنجاهی هستم وآن خاطره ها رابه خوبی یادم میاد بالا کیریزجمزو آش ترخنه بازی کنای قدیمی فوتبال کارخانه برق علی آقابرقی صف نفت دم شعبه نفت وخاطراتش آفرین به استعدادت حمید رضا سلامی با آن دل نوشته خوبت خداآم کریم شیخ برات وابراهیم عمادی که چقدر شاد بودن واولی فوتبال ودومی والیبال بازی می کردن وگبترای فوتبال ووالیبال بودن را هم بیامرزه وهمچنین همه رفتگان خاک را وخدابهشما قوت بده که بازم ازاین خاطره ها برامان بلین خیلی رو روحیه ما تاثیر داره باتشکر

ویستی

ساعت12:42---23 بهمن 1395

سید پس چکا فعالیت سایتت کم شده

بچه دم مجت فاطميه همان رباط خودمان

ساعت14:16---1 مرداد 1393

يه شعر قديمي ويسي ميلج زرد كشمشي باران ميا توتر ميشي برف ميا گندله مي شي ميفتي مين حوض نقاشي جارمي زني فراش باشي فراش باشي آنجاني آش ترشي خورده بيداين ابيات وقتي بچا مين نندي ميگيربستن ونناشان قالي مي بافتن براشان مي خواندن

سید

ساعت12:02---29 ارديبهشت 1393

دمت گرم به امید نجات روستایمان ویست
نصر من الله و فتح قريب... انشا الله به زودي روستاي عزيزمان ويست آباد مي گردد

علیرضا فروغی

ساعت9:40---27 ارديبهشت 1393

- [ایمیل]

سلام بر شما و تمامی ویستی های عزیز. بنده را یاد قدیما انداختی.
حاضرم برای غنی شدن سایت با شما همکاری کنم. در صورت موافقت، ایمیل بفرمایید. ممنون.

محسن فروغي- بندر

ساعت19:12---25 ارديبهشت 1393

سلام دمت گرم بابا هوم محلي

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: